از دور به خودم نگاه کردم و چقدر به خودم حق دادم که خسته و بیطاقت و غمگین باشم.
من چه خوب تا امروز ادامه دادهبودم و چه خوب تا اینجای مسیر را دوام آوردهبودم
و چه خوب حفظ ظاهر کردهبودم مقابل آدمها.
و حالا حق داشتم؛
حتی اگر تمام مسیر را باز میگشتم با این امید که فقط به شانههای کسی تکیه کنم
و حس کنم که دیگر هیچ چیزِ جهان و آدمها، به من مربوط نیست.
من خستهبودم از اینکه همیشه خودم حواسم به همه چیز بود و همیشه خودم باید خودم را نجات میدادم.
گاهی دلت میخواهد کسی از راه برسد و خستگی و تلاشهای فراتر از تحمل تو را درک کند و تو را نجات بدهد.
کسی که نگوید روی پای خودت بایست!
نگوید تحت هر شرایطی ادامه بده!
بگوید من حواسم به همه چیز هست،
تو خستهای، نگران هیچ چیز نباش و آرام بخواب.
نرگس_صرافیان_طوفان
حرف راست ...برچسب : نویسنده : harfrasto بازدید : 21